ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
إِن یَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ إِنَاثاً وَإِن یَدْعُونَ إِلاَّ شَیْطَاناً
مَّرِیداً
مشرکان غیرخدای عالم هرچه
را خدا بخوانند، یا جمادی است یا شیطان سرکش است
مفسران شیعی ذیل این آیه شریفه (117 سوره مبارکه نساء) از معصوم(علیه السلام) روایت شده است که به هر کسی به جز حضرت امام علی(علیه السلام) لقب امیرالمومنین داده شود و او خشنود و راضی به این لقب باشد او منکوح است. و اگر نباشد مبتلا می شود. (عیاشی ج ص276 و برهان ج 1 ص 415 و416)
شیخ طوسی در مصباح المتهجد و سید ابن طاووس در کتاب مهج الدعوات ص 77 و بحار ج 82 ص 230 این عبارت است که: و إبتزٌ اُمورنا معادن الاُبن یعنی غصب کردند اموری که مربوط به ما بود (رهبری جامعه) کسانی که معدن های اُبنه بودند.
بخاری در کتابش(که به صحیح بخاری معروف است) چاپ هند چنین نگاشته است: کان سیدنا عمر مأبوناً و یتداوی بماء الرجال یعنی: آقای ما عمر ابنه ای بود و بواسطه آب مردان(منی) آن را معالجه می نمود.
حال ببینید که این جماعت برای سرپوش نهادن به افتضاح خلیفه چه دلایلی تراشیده اند:
سیوطی در کتاب تصحیح لغت ابنه و ابن اثیر جزوی در اغلاط قاموس که هر دوی این کتاب ها چاپ بولاغ مصر می باشد گفته اند که عمر مفعول بوده است.
در چاپ های جدید این چهار کتاب، عبارات فوق حذف شده است!
اما در کتاب طبقات ابن سعد چاپ بیروت سال 1957 میلادی و 1377 هجری قمری در جلد 3 صفحه 289 در بحث استخلاف جناب عمر، از ابن سیرین از عمر نقل کرده که گفت : یک خصلت از جاهلیت در من مانده و آن این است که فرقی ندارد فاعل باشم یا مفعول.
»منابع:
-متن آیه قرآن از داشنامه
رشد
-متن نوشتار و اسناد از دانشنامه حضرت
ابولولو