تفسیر شیعه از آیه: یا ایها الذین آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّـهَ
شیعیان
همواره برای اثبات امامت ائمه ی دوازده گانه، علاوه بر حدیث رسول خدا
(صلّی الله علیه و آله) بر آیات قرآن نیز استدلال می کنند. یکی از این
آیات، آیه ی ۵۹ سوره ی نساء معروف به «آیه ی اولی الامر» می باشد. اما
مخالفین شیعه هر بار که با استدلال شیعه مواجه می شوند، یک اشکال جدید مطرح
می کنند تا زیر بار حرف حق نروند! در مقاله ی زیر اشکالی دیگر درباره ی
استدلال شیعه به آیه ی مورد نظر مطرح و پاسخ آن داده شده است.
مخالفین
شیعه می گویند: اگر قرار است حرف اولی الامر (فارغ از اینکه مصداق اولی
الامر چه کسانی هستند) مرجع باشد، چرا خداوند نفرموده است: فان تنازعتم فی
شی فردوه الی الله و الرسول و اولیالامر؟!
در پاسخ باید گفت:
۱٫ عین
همین مغالطه را میتوان در خصوص بخش اول آیه مطرح نمود، به این صورت که:
اگر قرار نیست حرف اولیالامر (مستقل از اینکه اولی الامر چه کسانی هستند)
مورد اطاعت باشد، پس چرا خداوند فرموده است: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و
اولی الامر منکم»؟
۲٫ فارغ از اینکه اولی الامر چه کسانی هستند، وقتی به طور مطلق به ما دستور داده میشود که از خدا و رسول خداصلیاللهعلیهوآله و
اولی الامر اطاعت کنیم، به این معنی است که اطاعت از خدا، رسول و
اولیالامر باید در هر زمانی باشد، از جمله در زمان اختلاف ها. به عبارت
دیگر اگر قرار باشد ما به قسمت اول آیه عمل کنیم، در آن صورت هرگاه در
موضوعی به تنازعی برخورد کردیم و در آن موضوع، اولی الامر (فارغ از اینکه
چه کسانی هستند) حکمی دهند، باید حکم آنان اطاعت شود. در واقع نتیجه ی این
اطاعت چیزی جز رفع اختلاف نیست، و پذیرش حکم اولی الامر در اختلاف ها، همان
اطاعت از آن هاست.
۳٫ اگر قرار باشد
اولی الامر (فارغ از اینکه چه کسانی هستند) مرجع حل اختلاف نباشند، اطاعت
از اولیالامر چه معنایی خواهد داشت؟ به عبارت دیگر میتوان در هر حکم ِ
اولی الامر اختلافی ایجاد نمود و به این بهانه که اولی الامر مرجع حل
اختلاف نیستند، از اطاعت اولی الامر سر باز زد که در این صورت از پذیرش حکم
خداوند در مورد اطاعت از اولی الامر شانه خالی کردهایم.
۴٫ اما اینکه در قسمت دوم آیه خدا و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمده است و اولیالامر نیامده است، شاید به این معنی است که اگر در موضوع شناخت اولی الامر به اختلاف برخوردید به خدا و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مراجعه
نمائید تا اختلاف شما حل شود؛ به عبارت دیگر اگر فقط قسمت اول آیه بود،
شاید مسلمانان می توانستند اینگونه توجیه کنند که شناخت اولی الامر بستگی
به نظر شخصی هر فردی دارد، ولی با استفاده از قسمت دوم ملزم می شویم که اگر
در شناخت اولی الامر بین مسلمین اختلاف ایجاد شد، از خدا و رسول خدا
بخواهیم که این اختلاف در فهم اولی الامر را حل نمایند.
۵٫ این معنا را آیه ۸۳ سوره نساء نیز تائید می فرماید آنجا که میفرماید:
«وَإِذَا
جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ
رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ
الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ
وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیطَانَ إِلَّا قَلِیلًا»
و
هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق) آن را شایع
میسازند؛ در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی
دارند- بازگردانند، از ریشههای مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت
خدا بر شما نبود، جز عده کمی، همگی از شیطان پیروی میکردید (و گمراه
میشدید). (النساء:۸۳)
در این آیه خداوند ما را ملزم
میکند که حتی در مورد شایع ساختن امری از امنیت و خوف نیز، امرمان را به
اولی الامر بازگردانیم (توجه داریم این موضوع خود از مصادیق اختلاف است،
یعنی ممکن است عدهای شایع ساختن آن امر را صحیح بدانند و عدهای دیگر
خیر). بنابراین در اختلاف ها بر اساس این آیه و نیز آیه ی اول به طریق اولی
لازم است امرمان را به اولی الامر بازگردانیم (البته اگر ایمان به خدا و
روز قیامت داریم بر اساس آیه مذکور) ؛ اما اگر در شناخت اولی الامر به
اختلافی برخوردیم، حکم خدا و رسولخدا صلیاللهعلیهوآله را در این باره بپذیریم و استکبار نورزیم.
بنابراین پذیرش مرجعیت اولی الامر در حل اختلاف ها (فارغ از اینکه چه کسانی هستند) از قطعیات و مسلمات آیات قرآن است.
تاویل و تفسیر درست شیعه از آیه: «یا ایها الذین آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّـهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْر»
منبع روح الامین
ایه اولی الا مر