هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

این سخن ورد زبانها افتاد(دیدی اخر علی از پا افتاد)(بر دشمن و قاتلین بی بی حضرت زهرا (س) لعنت )
هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

این سخن ورد زبانها افتاد(دیدی اخر علی از پا افتاد)(بر دشمن و قاتلین بی بی حضرت زهرا (س) لعنت )

کارگزاران عمری دردولت عمری+سند

کارگزاران عمری دردولت عمری+سند


شخصی که زمام رهبری جامعه اسلامی را به نام دین دردست می گیرد و چنین وانمود می کند که قرار است اجتماع را براساس قوانین دینی اداره کند، ملزم به رعایت اصول و شرایط دین اسلام می گردد. گرچه گسترۀ این قوانین بسیار وسیع است، ولی در این پست به طور خاص نگاه خود را به شرایط کارگزاران و افرادی که از سوی راس هرم حکومت منصوب می شوند، متمرکز می سازیم.

در نظر دین کسی که به عنوان مدیر یا مسئول امری انتخاب می شود، باید دارای دو شاخصه باشد، دو شرطی که امروزه نیز مورد پذیرش همه عاقلان دنیاست. از این دو شاخصه با تعبیرات مختلفی یاد شده که مفهوم واحدی را می رساند، هرچند مراتب این دو شرط در افراد متفاوت بوده و همه در یک درجه نیستند. این دو مطلب عبارتند از: توانایی برای انجام وظیفه و مورد اعتماد و امین بودن. به این آیات شریف که نمونه ای از آیات قرآن مجید در این مورد است، دقت فرمائید.

(یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم. (۱)

یکی از آن دو (دختر حضرت شعیب پیامبر) گفت: پدرم! او (حضرت موسی پیامبر) را استخدام کن، زیرا بهترین کسی که می توانی استخدام کنی آن کس است که قوی و امین باشد. (۲)

با این مقدمه، سراغ روش رهبری عمر بن خطاب خلیفه دوم اهل سنت، می رویم. آیا عمر به عنوان رهبر دینی، این دو شرط مورد تاکید دین را درباره کارگزارن حکومتش رعایت می کرده است؟

روزی حذیفة بن یمان (۳) به “عمر” گفت: تو افراد فاجر و گناهکار را به امارت می گماری. “عمر“ پاسخ داد: من این کار را انجام می دهم تا از توان آنان بهره مند شوم، ولی مراقب رفتارشان هستم. (۴)

 کارگزاران عمری دردولت عمری+سند

در جایی دیگر”عمر” چنین می گوید: ما از توانمندی افراد منافق بهره می بریم، گناه عمل آنان به عهده خودشان است. (۵) این در حالی ست که خود “عمر” به کارگیری فاجران و گناهکاران را مذموم شمرده و می گوید: هر کس شخص گناهکاری را به کار گمارد در حالی که از وضعش خبر دارد، خود نیز مثل آن شخص گناهکار است. (۶)

با کنار هم قرار دادن این گفته و اقرار بر به کارگیری افراد منافق و فاجر چه نتیجه ای به دست می آید؟

در اینجا ضروری ست اهل سنت پاسخ دهند، چرا فردی را به عنوان خلیفه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم پذیرفته اند که هیچ ابایی از ریاست دادن به اشخاص نااهل ندارد؟ شما که “عمر” را به عنوان خلیفۀ عادل می شناسید، چه پاسخی درمورد این رفتارش دارید؟ آیا با توجه به پهناوری قلمرو حکومت و نبودن وسایل ارتباطی، “عمر” می توانسته مرتبا از رفتار کسانی که خود گناهکار بودن آنان را قبول داشته، اطلاع یابد؟ کدام کار درست است، از ابتدا مدیر صالح انتخاب کردن، یا افراد نالایق را به کار گماردن و سپس بر عملکرد آنان نظارت داشتن، آن هم نظارتی که تحت شرایط آن روزگار بسیار دشوار بوده است. “عمر” به عنوان مسئول اصلی حکومت، از کجا می دانست که تا زمان رسیدن خبر ظلم یک والی به مدینه، زنده می ماند و می تواند وظیفۀ نظارتی خود را انجام دهد؟ اگر امروز حکومتی چنین رفتاری داشته باشد، شما چه دیدگاهی نسبت به آن خواهید داشت؟ اگر این اشخاص به خاطر نااهل بودن به اغوا و گمراه کردن مردم مشغول شوند، چه کسی پاسخگوست؟ آیا استفاده از افراد گمراه و ناشایست مطابق با تعالیم قرآن مجید و رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم است؟

و من هیچ گاه گمراه کنندگان را دستیار خود قرار نمی دهم. (۷)

پی نوشت ها:

۱- سوره یوسف، آیه۵۵

۲- سوره قصص، آیه۲۶

۳- حذیفة بن یمان از اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم است. وی به عنوان رازدار ایشان در شناخت منافقان مشهور است.

۴- برخی منابع اهل سنت در این مورد:

الف- کنزالعمال، متقی هندی، جلد۵، صفحه۷۷۱، شماره۱۴۳۸۸، ناشر: موسسة الرسالة، بیروت، لبنان

ب- النهایة فی غریب الحدیث، ابن اثیر، جلد۴، صفحه۹۲، ناشر: موسسة اسماعیلیان للطباعة و النشر و التوزیع، قم، ایران

ج- لسان العرب، ابن منظور، جلد۹، صفحه۲۸۹، ناشر: نشر ادب الحوزة، قم، ایران

د- تاج العروس، الزبیدی، جلد۱۲، صفحه۴۴۰، ناشر: دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، لبنان

۵- منابع اهل سنت در مورد این مطلب:

الف- المصنف، ابن ابی شیبة الکوفی، جلد۷، صفحه۲۶۹، ناشر: دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، لبنان

ب- کنزالعمال، متقی هندی، جلد۶، صفحه۶۱۴، ناشر: موسسة الرسالة، بیروت، لبنان

۶- منابع از اهل سنت:

الف- کنزالعمال، متقی هندی، جلد۵، صفحه۷۶۱، شماره۱۴۳۰۶، ناشر: موسسة الرسالة، بیروت، لبنان

ب- تاریخ عمر، سبط بن الجوزی، صفحه۵۶

توجه: برخی منابع این جمله را به عنوان نقل عمر از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بیان کرده اند.

۷- سوره کهف، آیه۵۱

منبع روح الامین

نظرات 1 + ارسال نظر
قاسم پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:52 ب.ظ http://panjereno.ir

سلام حسین جان
من بی غیرت نیستم.
اینکه فاطمه کشته شده ، چه اثبات بشه ، چه نشه (به عنوان یک بی طرف عرض می کنم) فرقی در روزگار ما نمی کنه.
دین اسلام و تشیع دین به روزیه و دلیل زنده بودنش همین به روز بودنه.
نباید توی 1400 سال پیش بمونی و خودتو از پیشرفت امروز عق بزاری.
برات بهترین ها رو آرزو می کنم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد