هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

این سخن ورد زبانها افتاد(دیدی اخر علی از پا افتاد)(بر دشمن و قاتلین بی بی حضرت زهرا (س) لعنت )
هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

هیئت محبین اهلبیت ع (شهادت‏ حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتى انکار ناپذیر )

این سخن ورد زبانها افتاد(دیدی اخر علی از پا افتاد)(بر دشمن و قاتلین بی بی حضرت زهرا (س) لعنت )

تغییر کنیه مغیره+سند

«زید بن اسلم نقل مى‏کند که عمر پسرش را که کنیه‏اش ابو عیسى بود زد و مغیرة بن شعبة کنیه‏اش ابو عیسى بود. عمر به او گفت: آیا ترا کفایت نمى‏کند که کنیه‏ات ابو عبد اللّه باشد؟ گفت: همانا رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏سلم مرا به این کنیه نامید. گفت: رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏سلم گناهان گذشته و آینده‏اش آمرزیده شد و من یکى از مسلمانان مى‏باشم(۱). او تا آخر عمر  کنیه‏اش ابو عبد اللّه بود»(۲). تغییر کنیه مغیره+سند
آیا باز هم مى‏توان گفت عمر نمى‏دانست که رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله کارى انجام داد و مخالفت او را به بى‏اطلاعى او نسبت داد؟ قطعا باید گفت: عمر با علم به اینکه رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله کنیه مغیره را ابو عیسى نهاد، آن را برگرداند. آیا این عمل را جز این مى‏توان بیان کرد که عمر صریحا با رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مخالفت کرده است؟ مگر ابو عیسى چه عیبى داشت که آن را عوض کرد و پسرش را -بى آنکه گناهى مرتکب شده باشد- کتک زد؟ آیا این هم -به قول ابن حجر- از فقه او بوده است؟

خوانندگان محترم خود تصور کنند که اگر بخواهیم با این دید به کارهاى رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بنگریم به کجا خواهیم رفت. آیا جز این است که آخر کار ما به انکار رسالت و یا لااقل به معصوم نبودن آن بزرگوار ختم مى‏شود؟

پی نوشت:

(۱) کلمه‏اى که عمر به کار برد این است: «وأنا فی جلجتنا» و در پاورقى آمده است: یعنى مثل مسلمانان مى‏باشیم، نمى‏دانیم بر سر ما چه خواهد آمد.

(۲) سنن أبی داود، ج ۴، ص ۲۹۱، کتاب الادب، باب فیمن یتکنّى بابى عیسى، ح

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد