تا چشم خُم افتاد به سیمای تو ساقی
مثل همه خَم شد جلوی پای تو
ساقی
دل بست به آن حالت گیرای تو ساقی
شد مثل نبی غرق تماشای تو
ساقی
الیوم چه کردی که خرابت شده احمد
اکملت لکم گفته و راحت
شده احمد
این سلسله عشق به موی تو رسیده
سیب دل عشاق به جوی تو
رسیده
دین، چیزی کم داشت و فاصلهاش تا کامل شدن، علی علیهالسلام
بود...
بازوی علی علیهالسلام را گرفت و بالا برد. آسمان، همپای او
قد کشید. سروها، خودشان را بالا کشیدند.
نسیم، در گوش آسمان زمزمه
میکرد:
«هر کس من پیشوای اویم، علی علیهالسلام پیشوای اوست...»
.
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود
افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند
و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند