ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
أَنَّ عُمَرَ بن الخطاب رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ سَمِعَ نَوَّاحَةً بِالمَدِینَةِ لَیْلاً، فَأَتَی عَلَیْهَا فَدَخَلَ، فَفَرَّقَ النسَاءُ، فَأَدْرَکَ النَّائِحَةَ فَجَعَلَ یَضْرِبُهَا بِالدرَّةِ، فَوَقَعَ خِمَارُهَا، فَقَالُوا: شَعْرُهَا یَا أَمِیرَ المُؤْمِنِینَ فَقَالَ: أَجَلْ، فَلاَ حُرْمَةَ لَهَا.(١)
شبى در مدینه صداى نوحه و گریه و زارى به گوش عمر بن خطاب رسید، در پى صدا رفت و داخل خانهاى شد که صدا از آنجا بیرون مىآمد، زنان را پراکنده کرد تا رسید به زن نوحه خوان، آغاز کرد به تازیانه زدن او در این هنگام روپوش (چادر) زن نوحه خوان از سرش افتاد، به عمر گفتند: روپوش او از سرش افتاد، گفت: آرى ولیکن این زن احترامى ندارد.
آیا حاکم اسلامی، حق دارد که بدون اجازه وارد خانه مردم بشود؟ با این که خداوند مىفرماید:
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لا تَدْخُلُواْ بُیُوتًا غَیرَْ بُیُوتِکُمْ حَتىَ تَسْتَأْنِسُواْ وَ تُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا ذَالِکُمْ خَیرٌْ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون.
فَإِن لَّمْ تجَِدُواْ فِیهَا أَحَدًا فَلا تَدْخُلُوهَا حَتىَ یُؤْذَنَ لَکمُْ وَ إِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ هُوَ أَزْکىَ لَکُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیم. النور / ۲۷ و ۲۸٫
اى افرادى که ایمان آوردهاید! در خانههایى غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید این براى شما بهتر است شاید متذکّر شوید!. و اگر کسى را در آن نیافتید، وارد نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگردید!» بازگردید، این براى شما پاکیزهتر است و خداوند به آنچه انجام مىدهید آگاه است!.
پی نوشت:
(١)الصنعانی، أبو بکر عبد الرزاق بن همام (متوفای۲۱۱هـ)، المصنف، ج ۳، ص ۵۵۷، ح۶۶۸۲، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی، ناشر: المکتب الإسلامی – بیروت، الطبعة: الثانیة، ۱۴۰۳هـ.